مدفن کرم های شب تاب
چند روز پیش انیمیشنی دیدم که خیلی منو تحت تاثیر قرار داد. انیمه ای به نام مدفن کرم های شب تاب محصول کشور ژاپن که از یک رمانی به همین نام اقتباس شده .از این متحیرم که چطور انیمیشنی مربوط به سال 1988 منو انقدر تحت تاثیر قرار داده!!
داستان کارتون مربوط به جنگ جهانی دومه و حمله هوایی آمریکا به ژاپن. کاراکترهای اصلی داستان یک پسر نوجوون به نام سیتا و خواهر کوچولوش ستسکو است. اونها در خلال جنگ مادرشون رو از دست میدن و تنها میشن آخرهای فیلم دختر کوچولوی سه ساله از فرط گرسنگی میمیره!! و بعدش برادرش هم تو ایستگاه قطار میمیره!!
من نمیخوام داستان رو شرح بدم و یا نقد کنم. من فقط میخوام از حس خودم بگم . من با دیدن این کارتون خیلی متاثر شدم و با این حالی که چند روز از دیدن فیلم میگذره ولی هنوز تو ذهنمه. بیشترش به خاطر آنیتاست. همش آنیتا رو جای شخصیت ستسکو میذارم که چطور از فرط گرسنگی مرد.
من از جنگ متنفرم. من از همه آدمای قدرت طلب متنفرم. الانم بچه های غزه دارن میمیرن. آخه چرا؟ به کدامین گناه!!؟
به خاطر سیاست یک عده آدم قدرت طلب. چون خودم یک دختر دو ساله دارم برام خیلی تحملش مشکله که این صحنه ها رو ببینم.
ستسکوها و سیتا ها در سطح جهان کم نیستن!! بچه های آفریقایی. بچه های کشورهایی که درگیر جنگ داخلی هستن. بچه های افغانستان و عراق و فلسطین
پس کی عدالت تو این جهان لعنتی اجرا میشه ؟ کی انتقام زجر و خون این بچه ها گرفته میشه؟
به امید روزی که صلح و آرامش در سرتاسر جهان برقرار بشه
آمین
خدایا تمام کوچولوهای دنیا رو به تو میسپارم
از کوچولوی منم مواظبت کن