آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

ღ.•*دختر گلم آنیتاღ.•*

رفتن آنیتا به بیمارستان

1392/2/7 14:32
نویسنده : مامان مینا
521 بازدید
اشتراک گذاری

٥ شنبه روز سختی بود .! آنیتا که از اول هفته سرمای خفیفی خورده بود در 5 شنبه تب شدیدی کرد البته همون اول هفته پیش دکتر برده بودمش که گفته بود سرمای خفیفی خورده و قطره بیتی و استامینوفن فقط داده بود من هم بعد از دو روز دیدم دیگه تب نداره و استامینوفن رو قطع کردم ولی انگار کامل خوب نشده بود و 5 شنبه شدید تب کرد و شیرش رو بالا آورد رنگش مثل گچ شده بود و نبضش تند میزد من خیلی ترسیده بودم و گریه می کردم. خدای شکر اون روز خونه مامانم بودم. مجتبی شرکت بود و من و مامان و بابام آنیتا رو به بیمارستان بردیم. مامان به من دلداری میداد که این مسئله عادیه و چیزی نمیشه . اونجا آنیتا رو لخت کردندو پاشویش کردند و استامینوفن بهش دادند تا تبش که 39 بود به 36.8 رسید و دکتر هم بهش دیفن هیدرامین برای سرفه هاش داد  ولی گفتند خدای شکر گلوش عفونت زیاد نداره برای همین آموکسی سیلین ندادند. خدای شکر به خیر گذشت . الان هم آنیتا خوبه و رو به بهبوده. ولی اون روز برای من خیلی روز سختی بود ولی تجربه های زیادی هم کسب کردم که این جنبه مثبت این اتفاق هستش.

راستی مامانم هم از مشهد برای آنیتا یک لباس خوشگل سوغاتی آورده. که من هم عکسشو در زیر گذاشتم. دست مامانی آنیتا درد نکنه.

سوغات مشهد برای آنیتا

niniweblog.com

سوغات مشهد برای آنیتا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)