واکسن 4 ماهگی انیتا
امروز صبح مجتبی جان تنهایی آنیتا رو برای واکسن زدن برد! آخه من شست پام بدجوری زخم شده و نمی تونم راه برم.خیلی اصرار کردم که من هم باهاشون برم ولی مجتبی جان نذاشت.دل تو دلم نبود تا برگشتند . آخه این اولین(نه سومین بار!)بود آنیتا ازم برای چند ساعت جدا می شد. اولین بار برای غربالگری بدو تولد(جمعه١٢ آبان چهارمین روز تولد انیتا) بود که آنیتا با باباش و خاله مریمش به بیمارستان آبان رفت. دومین بار روز هشتمین روز تولدش(سه شنبه ١٦ آبان ) بود که با باباش و عمه لیلاش به بیمارستان برای تست شنوایی رفتند. این هم از سومین بار، در دو بار اول من تازه زایمان کرده بودم و بخیه هام رو هنوز نکشیده بودم. ولی الان هم پام زخم شده. ولی خدای شکر الان که آمدند ، آنیتا حالش خوبه (البته فعلا) . بهش دو برابر وزنش قطره استامینوفن دادم. هر ٤ ساعت یکبار این کار رو باید تکرار کنم. تا از تبش جلوگیری کنم. مجتبی جان گفت که نیازی به کمپرس آب سرد نیست! بهش اینجوری گفتند. الهی سوزن رو به پای چپش مثل دفعه پیش زدند (سه گانه) و قطره خوراکی فلج اطفال رو هم بهش داده اند. خدایا آنیتام شدید تب نکنه و پاش مثل دفعه قبل درد نگیره!
اینم عکس آنیتا در همین لحظه که خوابه!
این هم عکس قبل رفتنش(با این حالی که لباساشو تنش کردم هنوز دخملم خوابه! آخه شب تا 3-4 صبح نخوابیده و شیطونی کرده )