نسران خوش گذشت8
سلام دوستان
مدت طولانیی است که پست نذاشتم البته علتش بیشتر مشغولیات زیاد من بوده است. شرمنده
آنیتای من کم کم نزدیک به دو سالگیش میشه الان حدود یک سال و 9 ماهش است.
حدود دو ماه پیش نسرون رفتیم اونجا خیلی خوش گذشت ولی آنیتای من اونجا مریض شد سرمای شدیدی خورد عمو حسنش(بابای پرنیا و پریسا) براش از کاشان زیترومکس گرفت با خوردن آنتی بیوتیکش کمی بهتر شد. طفلکی آب دهانش رو به خاطر التهاب گلوش نمیتونست قورت بده من اولش فکر میکردم دندونش داره در میاد ولی در اصل سرمای شدید خورده بود.تازه اونجا پاگشای دختر عمه آنیتا هم بود(میترا خانم) آنیتا از بغل داماد پایین نمی اومد.!!!
این عکس هم از اونجاست:
چند وقت پیش در ماه رمضون یک شب با خاله مهتاب آنیتا به پارک نهج البلاغه رفتیم حسابی خوش گذشت اینم عکس آنیتا که نورهای رو زمین رو میخواد بگیره!!
اینم چند تا عکس از آنیتا در این اواخر