آنیتای من در هجده ماهگی
انیتای من هجده ماهه شد. پنجشنبه پیش واکسن 18 ماهگیشو زدیم ولی طفلکی تب کرد ، تا جمعه هم تبش ادامه داشت ولی بعدازظهرش بهتر شد و همگی (ما و مامانمینا و خاله مهتاب آنیتا) رفتیم به پارک نهج البلاغه . حسابی خوش گذشت. امروز(شنبه ) هم بردمش پارک. اونجا یک پسر بچه موهاشو کشید. طفلکی حسابی گریه کرد.
اینم چند تا عکس از این دوران:
عکس آنیتا وقتی که رژ مامانشو زده و مجبورش کردیم بره حموم
اینم چند تا عکس از پارک نهج البلاغه
آنیتا جان چند وقتیه علاقه شدیدی به راهروی جلوی در خونه گرفته و از من میخواد در رو باز کنم تا در راهرو بشینه ولی این کار خطرناکه و ممکنه پایین بیفته . اینم از اصرار آنیتا و انکار من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی