آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

ღ.•*دختر گلم آنیتاღ.•*

اندر احوالات آنیتا خانوم در یازده ماهگی

سلام دوستان تازه چند دقیقه ای است که انیتا رو خوابوندم. همیشه ساعت یک تا دو شب میخوابه!! بیچاره من و باباش. خدای شکر سرماخوردگی اش خوب شد . ولی خیلی شیطون شده . به همه چیز کار داره . این روزها کارش از کناره مبل گرفتن و ایستادن و چند قدمی با تکیه بر مبل راه رفتن هستش. البته بعضی اوقات از من و یا باباش هم به عنوان تکیه گاه استفاده میکنه. از هفته بعد کلاس های دانشگاه شروع میشه. خدا به داد من برسه! اینم چند تا عکس از آنیتا خانوم طبق معمول بازی آنیتا خانوم با کیف مامان آنیتا با خرگوش کوچولویی که عموش براش آورده     ...
17 شهريور 1392

روز آنیتا کوچولوی من مبارک

امروز روز تولد حضرت معصومه (ع)  و روز دختر است. امروز روز آنیتای من هم است. من به دختر بودن فرزندم افتخار میکنم       عزیزم امروز روز توست ، امیدورام از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری و به تمام خواسته های زندگیت برسی عرض تبریک به بهترین دختر کوچولوی دنیا   ...
16 شهريور 1392

آواز خواندن آنیتا

سلام دوستان یک هفته ای است درگیر سرماخوردگی آنیتا هستم خدای شکر الان خیلی بهتر شده ولی هنوز سرفه هاش خوب نشده . زیتروماکسش تموم شد ولی هنوز سرفه هاش خوب نشده. منم از آنیتا انگار ویروسو گرفتم و به شدت مریض شدم تا الان 4 تا پنی سیلین زدم. راستی  صدای  شبه آواز !! آنیتا رو با هزار زحمت ضبط کردم و در لینک زیر گذاشتم. برای شنیدن صدای آنیتا بر روی جمله صدای آنیتا کلیک کرده و در صفحه ای که باز می شود بر روی کلمه download now کلیک کنید. صدای آنیتا ...
13 شهريور 1392

آنیتای من وارد 11 ماهگی شد

سلام دوستان آنیتای من یک قدم دیگه به یک سالگی نزدیک شد. ویژگی های آنیتای من در 10  ماهگی: آنیتا توی این ماه به کمک یک تکیه گاه میتونه وایسه. و خیلی از غذاها رو هم میتونه بخوره. در این ماه آنیتا علاقه خاصی به از پله بالا رفتن و از پنجره بیرون نگاه کردن داره و از کشو لباس خیلی خوشش مییاد. آواز خوندنش هم خیلی جالب شده . صداشو بعدا میزارم تو وبش. اطرافیانش رو هم کامل میشناسه. وابستگیش به من از همه بیشتره و بعد باباش . عاشق بیرون رفتنه. وقتی باباش لباس بیرون می پوشه دیگه نمیخواد بغل من باشه. از درختها که  توسط باد تکون میخورن خیلی خوشش مییاد. از نسرون اینو فهمیدم. دیروز هم که پارک رفته بودیم همینطور بود. محو تماشای درختها میشه. ...
9 شهريور 1392

عکس های نطنز

سلام دوستان دختر عموی آنیتا، فاطمه جان زحمت کشیدند و عکس هایی رو که در نطنز از آنیتا گرفته بودند برام فرستادن.         عکس آنیتا با مامان معصومه(مامان باباش)   عکس آنیتا با عمو حسینش در سلطان گور آیاد(ما با  خانواده عمه زهرا و عمو حسین رفته بودیم به این مکان. خیلی خوش گذشت) اینم عکس آنیتا با باباجونش(بابای باباش) ...
9 شهريور 1392

شیطنت های آنیتای من در ده ماهگی

آنیتای من در این ماه شیطنتهای جدیدی یاد گرفته. اوایل  ماه دهم زندگی شاپرک کوچولوی من(در ماه مبارک رمضان) آنیتا از پله یاد گرفت که بالا بره . الان دیگه خیلی حرفه ای این کار رو می کنه. البته خیلی خطرناکه و من بیشتر اوقات تو این مواقع کنارش هستم. البته پایین اومدن براش سخته و من همیشه مواظب این کارش هستم. عکس زیر گواه بر این مطلبه   راستی عاشق پنجره آشپزخونه هم شده و مرتب میره پشت پنجره و با پرده بازی می کنه   اینم عکس شیطنت آنیتا با جارو برقی   ...
3 شهريور 1392

مروارید خوشگل شاپرک من

سلام دوستان دندون آنیتا جونم انقدر بزرگ شده که تونستم عکسشو بگیرم. برای گرفتن جشن دندونش  هم منتظرم که مامانمینا که دارن خونشون رو رنگ می کنن سرشون خلوت بشه تا  مادرم بتونه بیاد کمک من. فکر کنم تا اون موقع آنیتا32 تا دندون درآورده باشه!! اینم عکس دندون آنیتا یه دندون مامان توی عکس پایین بهتر مشخصه   ...
29 مرداد 1392

عکس دختر عمه لیلای آنیتای من

سلام دوستان  همونطور که گفته بودم دختر عمه ی  آنیتا 7 مرداد دنیا اومد .من فکر می کردم اسم کوچولوی لیلا خانم مهرسا میشه آخه اینجوری قرار بود بشه برای همین تو پست های قبل مهرسا نوشتم ولی وقتی رفتیم به دیدنشون معلوم شد نامشون رو ریحانه گذاشتن. ان شالله نامدار باشن. آخه چون سر اذان مغرب و شب 21 ماه رمضان به دنیا اومدن ،مامان و باباش تصمیم گرفتن یکی از القاب فاطمه زهرا رو براشون انتخاب کنن. انشالله زیر سایه فاطمه زهرا و رهرو ایشون باشن. ما هم جمعه11 مرداد رفتیم خونه ریحانه خانوم تا  ببینیمشون.  ما شالله چقدر نازن. اینم عکس  ریحانه خانوم موهای ریحانه خانوم رو میبینید! ماشالله باید گل سر بزنه . ماشالل...
27 مرداد 1392