ღ.•*دختر گلم آنیتاღ.•*

سلام دوستان پنجشنبه گذشته تولد آنیتا جان بود.     این یک سال چه زود گذشت. آنیتای من ماشالله چه زود بزرگ شد دلم میخواد این روزها آرومتر بگذرند تا من بیشتر بتونم از دیدن فرزند کوچولوم لذت ببرم   یکی دو هفته درگیر تدارک دیدن برای مراسم آنیتا بودم. دست گل خاله مهتابش درد نکنه حسابی زحمت کشید و کمکم کرد. سه شنبه و چهارشنبه دانشگاه بودم . از ظهر چهارشنبه با خاله مهتاب و فائزه جان(دختر خاله آنیتا) شروع به تزیین اتاق و تدارک غذا شدیم تا ٣ بعداز شب مشغول بودیم . تا اینکه بعد از ظهر ٥ شنبه مهمان ها تشریف آوردند. حسابی خوش گذشت ولی آنیتا از اونجایی که دیشبش با ما خوابیده بود(٣ نصف شب) خسته شده بود و وقتی مهمون ها ...

سلام دوستان اواخر هفته ای که گذشت به نطنز رفته بودیم .آنیتا  دختر عمه کوچولوهاش رو دید. حسابی به هممون خوش گذشت. عکس های زیر رو اونجا از آنیتا گرفتم      دوشنبه هفته پیش هم با مامانی و خاله مهتاب آنیتا رفته بودیم رستوران. اونجا آنیتا برای اولین بار پیتزا خورد البته خیلی کم. خیلی خوشش اومده بود ولی پیتزا برای کوچولوها خیلی خوب نیست.   ...

دوشنبه به خاطر سرماخوردگی جزئی که آنیتا داشت پیش دکتر ابراهیمی بردمش. بهش داروهای همیشگی اش رو که دکتر خودش (دکتر بها الدین) میدهد را دادند. آنتی بیوتیک زیتروماکس دادند و دیفن هیدرامین هم به خاطر سرفه دادند البته من خودم شربت سرماخوردگی قبل از به دکتر بردن به آنیتا میدادم.  قد و وزنش را هم گرفتند با این حالی که آنیتا چند وقت است که خوب غذا مثل سابق نمی خورد ولی گفتند که وزن و قدش خدای شکر خوب است و گفتند کم اشتاهی هم به خاطردندون در آوردن است. تمام لثه فک بالای کوچولوم سفت شده و درد میکنه. قد آنیتا: ٧٠٠/١٠ کیلوگرم قد شاپرکم: ٧٩ سانتی متر دورسر :٤٤ سانتی متر      ...

امروز روز جهانی کودک است . این روز را به تمامی کوچولوهای دنیا تبریک میگم مخصوصا به کوچولوی خودم .   چند تا از عکس های جشن دندونک آنیتا رو هم اینجا گذاشتم                ...

چقدر لحظات زود میگذره. آنیتای من آخرین قدم های جاده منتهی به یک سالگیشو داره طی میکنه . عمر آدمی مثل باد میگذره. خیلی خوشحالم که کوچولوی من داره قد میکشه و بزرگ میشه ولی یه جورایی هم ناراحتم. که این روزهای قشنگ یعنی نوزادی آنیتا داره زود میگذره. من روزهای سختی رو میگذرونم. پروپزال دکتری ام خیلی اذیتم میکنه. کلاسای دانشگاهی هم که تدریس میکنم هم شروع شده ولی این مشغله ها مانع نمیشه که لحظات زیبایبزرگ شدن آنیتا رو نبینم و لذت نبرم. ویژگی های آنیتای من در ١١ ماهگی: آنیتا در این ماه به کمک یک تکیه گاه میتونه قدم برداره و کمی راه بره ولی ایستادن و قدم برداشتنش فعلا با کمک یک تکیه گاه است. خیلی هم شیطون شده و همه چیز رو از روی میز...

الان آنیتا دو دندون در فک پایینش داره یه دندون هم داره در فک بالاش درست بالای دندونای پایینش در میاره . ولی فعلا تو عکس مشخص نیست تا ازش عکس بندازم. فعلا از تو تا دندون پایینش عکس انداختم. ببینید چقدر نازه آنیتای خوشگلم  شکوفه زدن سومین شکوفه دهانت رو تبریک میگم.   چند روز پیش هم با آنیتا برای اولین بار به شهر بازی بسیج رفتیم دقیقا جمعه 29 شهریور92 بود.  اینم یک عکس از اونجا . آنیتا از تکون دهندها خیلی خوشش اومده بود. ...

جمعه ٢٢شهریور ماه جشن دندونک آنیتا رو گرفتم البته با تاخیر خیلی زیاد.! همانطور که گفته بودم به دلیل ماه رمضون و کار رنگ خونه مادرم جشن دندون آنیتا به تاخیر افتاد. خاله های آنیتا و مامانیش و بابا بزرگش به جشن دندونش تشریف آوردن. به همه همسایه ها هم از دندونکی که برای آنیتا پخته بودم . دادم. خیلی خوشمزه شده بود.اون شب خیلی خوش گذشت . چند تا از عکسای اون روز رو اینجا میزارم. بیشتر عکساش با دوربین خواهرم گرفته شده وقتی بدستم برسه اونها رو هم میزارم.   اینم از هدیه های آنیتا در جشن دندونش اول نقاشی آیدا کوچولو (دختر خاله آنیتا)   هدیه خاله مهتاب آنیتا(دست گلت درد نکنه عزیزم) هدیه مامانی(مامان گل خودم) &nb...

  ...